واژه ي آموزش واژه اي است كه به نظر مي رسد در مورد مفهوم آن ابهام چنداني وجود نداشته باشد. آموزش فعاليت هاي هدفمند معلم براي ايجاد يادگيري در يادگيرنده است كه به صورت كنشي متقابل بين او و يك يا چند يادگيرنده جريان مي يابد. اين تعريف از آموزش بيشتر آموزش كلاسي يا به كارگيري ارتباط رو – در – رو،‌ در آموزش را در نظر مجسم مي كند.
در صورتي كه آموزشي كه در تعريف براون مورد نظر است كليه فعاليتهاي هدفمندي است كه براي ايجاد يادگيري صورت مي گيرد. اين فعاليت هاي مي توانند از راه دور انجام گيرند و كنش متقابل از طريق ارتباط با مركز به وسيله تلفن يا پست يا كانال تلويزيوني يا هر طريق ديگر صورت گيرد.
مهم اين است كه فعاليتها داراي هدف مشخص هستند و براي ايجاد تغيير در رفتار يادگيرنده انجام مي گيرند. كسي كه اين فعاليت ها را انجام مي دهد مي تواند برنامه ريزي باشد كه كليه جريان آموزشي را به طور سيستمتيك طراحي مي كند و طرح برنامه را براي اجراي يك آموزش كلاسي از طريق معلم،‌با آموزش از طريق تلويزيون براي گروه كثيري از افراد، يا آموزش از طريق ماشين به يك فرد،‌يا آموزش از طريق تلويزيون براي گروه كثيري از افراد، يا آموزش از طريق ماشين به يك فرد، يا آموزش از طريق كامپيوتر مي ريزد. گاه نيز خود معلم طراح برنامه آموزشي است. او برنامه اي مي ريزد براي آموزش مطالب به كليه دانش آموزان يك كلاس،‌يا براي آموزش ترميمي به دانش آموزان كه مطالب مورد نياز براي شروع درس تازه را نمي دانند، يعني پيش نياز يا رفتار ورودي مورد نياز براي يادگيري مطالب تازه را ندارند.

منبع:http://www2.irib.ir/amouzesh/f/page_sh.asp?key=2&ov=376